کد خبر : 97633
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 12 می 2016 - 2:27

معلم شهیدی که در حال خواندن قرآن به شهادت رسید

معلم شهیدی که در حال خواندن قرآن به شهادت رسید

در بخش «پنجشنبه ها با شهدای شبستر » این هفته با معلم شهید، فیض الله بخشیان از روستای قره تپه بخش تسوج آشنا می شویم:

۰۵۸۸cfa5-cb0e-4a8e-8610-9b6bb7b3d5a0به گزارش شبسترنیوز به مناسبت هفته معلم خبرنگاران شبسترنیوز با حضور در منزل مادر معلم شهید فیض الله بخشیان با خانواده این شهید بزرگوارد دیدار کردند و به همین مناسبت در بخش «پنجشنبه ها با شهدای شبستر » این هفته با معلم شهید، فیض الله بخشیان از روستای قره تپه بخش تسوج آشنا می شویم:

شهید فیض الله بخشیان(اولین شهید روستای قره تپه) فرزند محمد رضا اول مرداد ماه سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی در روستای قره تپه دیده به جهان گشود. کودکی باهوش و کنجکاو بود. شوق زیادی برای تحصیل داشت و با ورود به مدرسه ضمن تحصیل، پدر را در تأمین معاش خانواده یاری رساند.
با همه مهربان بود. سال ۱۳۵۳ وارد دانشسرا شد و در سال ۱۳۵۵ از دانشسرا فارغ التحصیل گردید. وی در سال ۱۳۵۷ مصادف با انقلاب، جزو دانشجویان پیرو خط امام(ره) بود و اوقات فراغتش در مساجد و شورای اسلامی می گذشت.

تحمل جنگ برای فیض اله خیلی سخت بود و روح بزرگش در کالبد کوچک نمی گنجید. او نمی توانست بنشیند و تماشاگر باشد تصمیم گرفت از آموزش و پرورش استعفا دهد و به سپاه پاسداران بپیوندد. در نهایت با استعفایش موافقت نشد و با حفظ سمت به سپاه رفت و لباس سبز سپاهی را بر تن کرد. حالا دیگر مسئولیتش بیشتر شده است. آماده رفتن به جبهه بود که بعضی از اطرافیان و فامیل به ایشان گفتند که تو تازه ازدواج کرده ای و استخدام آموزش و پرورش هستی نیازی نیست به جبهه بروی ولی او در پاسخ آنها می گفت: «من نمی توانم بنشینم و تماشاگر باشم که دشمن به کشور اسلامی ما تجاوز کند».photo_2016-05-12_02-09-20

در هنگام اعزام خبرنگار از او پرسید: برای همشهری هایتان چه پیامی دارید؟ او با صلابت تمام جواب داد: «همشهری های من هم مکتبی های من هستند و پیامم این است که دنباله رو ولایت باشند.»

با بدرقه پدر و مادر و سایر اعضای خانواده راهی مناطق عملیاتی شد و با متجاوزان بعثی نبرد کرد. چند ماه بعد به مرخصی آمد. در مرخصی که بود آرامش نداشت. حالت معنوی رزمندگان را برای دوستانش تعریف می کرد. شب دعای کمیلی بود که در آن جمع معنوی برای عده ای صحبت کرد و وضعیت جبهه ها را تشریح نمود. روزی در وسط میدان روستا ایستاده بود و افراد بسیاری دور او را گرفته بود. با روحیه بسیار بالا از جبهه صحبت می کرد. فیض اله اهل استراحت نبود. چند روز مرخضی را با فعالیت در مسجد و جمع دوستان و توضیح نیاز جبهه ها به نیروی انسانی سعی می کرد جوانان خودشان را برای یک نبرد طولانی آماده کنند.

مرخصی که تمام شد دوباره عازم جبهه سوسنگرد شد. آن روزها در سوسنگرد غوغا بود. آتش دشمن به حدی بود که انسان نمی توانست سرش را از خاکریز بلند کند. بسیار اهل عبادت و اطاعت خداوند شده بود. بطوری که روحش توان تحمل این دنیا را نداشت. قرآن کوچکی داشت که در نیمه های شب آن را باز می کرد و در نور فانوس کوچک در پشت خاکریز قرآن تلاوت می نمود.

تاریخ ۲۵/۸/۶۰ نیمه شب هنگام قرائت سوره نساء خمپاره ای زو کشید و در دو قدمی ایشان منفجر گردید. در اثر ترکس خمپاره  و اصابت به سرش خون زمین سوسنگرد را لاله گون نمود و قرآن در دستش به خون آغشته شد و روحش به ملکوت اعلی پیوست. بدن خونین توسط آمبولانس به پشت جبهه ها انتقال یافت تا از آنجا به زادگاهش فرستاده شود. سه روز بعد از شهادت صبح زود از بلندگوی مسجد خبری شنیده شد که نشان از شهادت یکی از یاران خمینی بود.

آری او همان فیض اله بخشیان بود که این دفعه واژه شهید زینت بخش نام او بود که از مولایش امام حسین (ع) درس ایثار و استقامت را یاد گرفته بود که عاشورایی شد.

یکی از دوستان شهید نقل می کرد:

«بعد از شهادت فیض اله بسیار ناراحت بودم و همیشه در ذهنم بود که چرا فیض اله از جمع ما رفت. در جبهه بودم که او را در خواب دیدم به او گفتم: می گفتند شما مرده اید. در این لحظه فیض اله با دست خود به آیه «و لا تقولوا لمن یقتل….» که در پشت من به سنگر زده بودیم اشاره می کند و می گوید آیا شما این آیه را قبول ندارید»

آری شهدا زنده اند ولی ما در این عالم مادی درک آن را نداریم.

خوشا به حال آنان که ندای رهــبر خود را لبــیک گفتند و در این راه جــان و سر دادند. یادشان برای همیشه زنــده و راهشان پر رهرو باد.
photo_2016-05-12_02-05-01                                                               

قسمتی ازوصیتنامه معلم شهید فیض اله بخشیان
بسم الله الرحمن ارحیم
خداوند تبارک وتعالی خطاب به حضرت داود(ع)می فرماید:((یا داود،من طلبنی وجدنی،ومن عرفنی عشقنی ومنعشقنی عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فعلی دیته ومن علی دیته وانا دیته))
((ای داود،هر که مرا طلبید،مرا یافتوهر که مرا یافت،مرا شناخت وهرکه مرا شناخت،عاشقم شد وهرکه عاشقم شد،عاشقش می شوم وبه هرکه عاشق شدم،اورا می کشم(شهادت).برهرقتلی دیه ای واجب است که دیه این قتل من هستم.(نعمت های الهی در بهشت برین) ))
پدر ومادر وبرادران حزب اللهی ام،ضمن سلام بر شما ودرود بر رهبر کبیر اسلام،امام خمینی وشهدای انقلاب.اگر معشوق وتنها معبود من عاشقم شدومرا کشت،درآن صورت با سخنان وپیام های ناقابل وقتتان را می گیرم که در صورت عمل به آن هامحض رضای خدا،روح من از شما راضی خواهد شد.
پدر ومادر مهربان،مرا ببخشید ومرا حلال کنیدوشمارا به خون حسین (ع)وعصمت فاطمه زهرا(س)قسم می دهم که در سوگ من ناراحت نباشید واصلا”گریه نکنیدوبدانید که فرزند شما راحت شداز این دنیای تاریک و به منزل ابدی که همگی خواهید آمد،رفت وبه آرزوی قلبی خود رسید.

برادران دینی و حزب اللهی ام وکسانی که نامه ام را می خوانید:همیشه در زندگی قرآن را معیار شناخت و راهنمای زندگی خود قرار دهید تا رستگار شوید.تا آخرین قطره ی خون خود پشتیبان انقلاب اسلامی به رهبری قائد اعظم،امام خمینی و ولایت فقیه باشید . همیشه مبلغ و معلم راستین اسلام باشید و در هر کجا که هستید با منافقین وکفار و دشمنان خدا بجنگید وآنجا را جبهه ی حق علیه باطل کنید. اعمالتان خالص برای خدا باشد و در ضمن در جامعه ی خود یک انجمن اسلامی توسط افرادصالح که از آرزوهایم بود،تشکیل بدهید.
به رهنمودهای امام که جهت خوسازی فرموداند{عمل کرده} و سعی کنید در اوقات بیکاری دعای کمیل ومناجات شعبانیه،دعای توسل ،زیارت عاشورا،دعا های امام زمان(عج) ، دعا های یومیه ،دعای ندبه و خمس عشر بخوانید و همچنین بیکار نمانید و قران و نهج البلاغه و دعا بخوانید وبرای کسانی که بلد نیستند،یاد بدهید که چشمان جامعه اسلامی هستند.
بدهی ها و طلب هایم در نزد برادرم ابراهیم خلیل خلیلی طسوجی می باشد وکتبا”هم به وی نوشتم. مرا حتما”در روستای خود وبا لباس پاسداری که لباس عشق به معشوق ولباس داماد و لباس ایمان و جهاد و شهادت می باشد دفن کنید
والسلام علیکم و رحمــۀ الله و برکاته.برادر کوچکتان:فیض الله بخشیان۱۳۶۰/۰۷/۰۲

خاطرنشان می شود در اقدامی خداپسندانه با مشارکت خانواده شهید بخشیان مدرسه ای در روستای قره تپه به نام شهید بخشیان بناشده است.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.