کد خبر : 18057
تاریخ انتشار : جمعه 21 نوامبر 2014 - 13:07

کتاب خوب کتابی است گشوده

کتاب خوب کتابی است گشوده

به جرات می توان گفت هیچ رسانه دیگری به اندازه کتاب تولید اندیشه ورزی نمی کند. از این جهت است که یک کتاب خوب می تواند در مقابل تمامی آلترناتیوهای موجود مقاومت و ایستادگی کند و بر آنها با قاطعیت پیروز شود. به مناسبت هفته کتاب باز این بحث به میان می آید که چرا

به جرات می توان گفت هیچ رسانه دیگری به اندازه کتاب تولید اندیشه ورزی نمی کند. از این جهت است که یک کتاب خوب می تواند در مقابل تمامی آلترناتیوهای موجود مقاومت و ایستادگی کند و بر آنها با قاطعیت پیروز شود.

کتاب

به مناسبت هفته کتاب باز این بحث به میان می آید که چرا باید کتاب بخوانیم. کارشناسان در این مورد نظریات متفاوتی ارائه کرده اند. مطالعه کردن از آن جهت که به ما اطلاعات مختلفی از سراسر جهان می دهد بسیار مهم است. ظاهرا باید کتاب بخش مهمی از زندگی امروزی ما باشد. گفته می شود خوب خواندن حافظه ما را تقویت می کند. ذهن را فعال و پویا نگه می دارد و تجربه لذت از شگفتی ها را افزایش می دهد. کتاب خواندن دنیایی پیش روی ما باز می کند که وسیع تر است و از این رو می توانیم جهان را از زوایای مختلفی ببینیم. با کتاب خواندن به جهان ماورایی سفر می کنیم. با کتاب دوست می شویم و شعر معروف یار مهربان نیز از همین رو برای کتاب سروده شده است. با کتاب خواندن با شخصیت های مختلفی آشنا می شویم و زندگی های عجیبی را تجربه می کنیم که بدون آن برایمان مقدور نیست. هر کتاب گویی یک زندگی کامل است که ما با تمام کردن آن بی اینکه برایش سال های طولانی وقت بگذاریم تجربه اش می کنیم. همه اینها خیلی خوب و درست است. اما وقتی به آمار سرانه کتاب مراجعه می کنیم در می یابیم که سرانه مطالعه در کشور ما بسیار پایین است.

چیزی در حدود دو دقیقه برای هر فرد ایرانی. این آمار نشان دهنده این واقعیت است که بسیاری از مردم کتاب خواندن را دوست ندارند. برای همین هم به قول معروف قید همه خوبی هایش را می زنند. جدای از این که کتاب کالایی گرانبها در کشور ما است که آن را به شی لوکسی بدل کرده که تنها گاهی وقتها به عنوان هدیه به خانه های مختلف جا به جا می شود، باید دید چرا خیلی از ایرانی ها از مطالعه روی گردانند. کسانی که مطالعه نمی کنند یک دلیل مهم دارند. کتاب ها خسته کننده اند. بیشتر مردم ترجیح می دهند با دوستانشان بیرون بروند و با هم گپ بزنند. در مهمانی ها و گرد همایی ها به بازی و شادی بپردازند تا اینکه کتابی را در دست بگیرند و در تنهایی و انزوا به مطالعه آن بپردازند.

بچه های امروزی دوست دارند بازی های کامپیوتری مختلف را کشف و انجام دهند. به جای اینکه پولشان را برای خرید یک کتاب گرانقیمت صرف کنند، خوراکی های لذت بخش بخورند. دلایل همه این افراد منطقی و درست است. برای تقویت حافظه آلترناتیوهای قوی دیگری هم موجود است که نمی توان انکارشان کرد. برای لذت بردن از دنیاهای ماورایی نیز آلترناتیو بسیار قوی تری وجود دارد که کتاب چندان توان رویارویی با آن را ندارد. جادوی سینما بشر امروز را مقهور خود کرده است به حدی که حتی تئاتر را نیز تحت تاثیر قرار داده و تا حدی پس رانده است. در سینما هم به اندازه کتاب می توان با سرگذشت ها و قصه های گوناگون آشنا شد. خرید یک نرم افزار قوی می تواند بسیاری از مطالب را به صورت مدیا به مخاطبش آموزش بدهد. پادکست های صوتی و تصویری کار یک کتاب را بهتر انجام می دهد. اینترنت مملو از اطلاعات مختلفی است که تنها با یک اشاره انگشت می توان به مطالب سرگیجه آوری دست یافت. و مهمتر از همه تلویزیون می تواند انسان را به کاناپه بی جانی بدل کند که ساعت ها پای آن بی حرکت نشسته است. در میان چنین آلترناتیوهای قوی ای از کتاب چه کاری بر می آید؟

پس باز می گریم به موضوعی جدی تر و آن این پرسش است که کتاب اساسا چیست؟ پاسخ به این سوال می تواند راه گشا باشد از این جهت که بتوانیم از کتاب چیزی ارائه دهیم که در مقابل تمام آلترناتیوهای موجود خود مقاومت و ایستادگی کند. کتاب به واقع چیست؟ طبعا چیزی که پیش روی ما است مجموعه صفحاتی است در میان یک جلد زیبا. این تعریف نرمی است که ما از کتاب ارائه کرده ایم و هنوز که هنوز است پای بند آنیم. حتی پی دی اف تا کنون نتوانسته این تعریف را مغدوش کند. یا مثلا کتاب های صوتی. اولین چیزی که ما را به کتاب راهنمایی می کند جلد کتاب است. ما با جلد یک کتاب است که به آن معرفی می شویم. هر چقدر جلد کتاب زیباتر و جذاب تر باشد زودتر کتاب را می گشاییم تا بدانیم محتوای آن چیست. طراحان جلد این روزها برای مقابله با همان آلترنتیوهایی که پیش از این درباره اش صحبت کردیم تلاش کرده اند با طرح های زیبا و حتی گاه عجیب و غریب مخاطب را به کتاب جذب کنند.

رنگ های مقهور کنند، گرافیک خوب و در برخی مواقع با بریدن و سوراخ کردن و ایجاد حفره و بازی های دیگر مخاطب را به خود جذب می کنند. اما این همه داستان نیست. به فرض که جلد کتاب مخاطب را به خود مشغول کرد. از کجا معلوم کتاب گشوده و خوانده شود؟ در نهایت و در اغلب موارد جلد کتاب تنها می تواند فروش کتاب را تضمین کند نه مطالعه آن را و این نکته ای است که البته برای خیلی از کمپانی های تولید کتاب تنها نکته مهم کتاب است. مهم بودن این نکته برای کمپانی ها دلیل بر مهم بودن آن برای مخاطب نیست. یا برای کسانی که به دنبال فرهنگ سازی پایه ای در جامعه هستند. کسانی که دوست دارند مردم یک جامعه با مطالعه آشتی کنند و به خصوص خود نویسنده ها که به دنبال مخاطب واقعی خود می گردند خرید کتاب تنها مرحله اول ورود مخاطب به دنیای مطالعه است و همانطور که گفتیم تضمین کننده گردش مخاطب در دنیای کتاب نیست.

اگر به یک نوجوان بگویید با خواندن کتاب سرانه مطالعه کشور بالا می رود به شما جواب خواهد داد حتی یک ثانیه هم به بالا و پایین رفتن سرانه کتاب نمی اندیشد و حاضر نیست برای بالا رفتن سرانه کتاب وقت و پولش را صرف کتاب کند. بسیاری از مردم به دلیل تبلیغات زیادی که در این سال ها برای ضرورت مطالعه انجام شده است خود را اهل مطالعه می دانند. آنها هر روز چند تیتر روزنامه را مرور می کنند. مجله های زرد می خرند. کتاب های کوچک جیبی پند آمیز در کیف های خود حمل می کنند و البته حاضرند ده ها صفحه مجموعه بهترین پ ن. پ ها را بخوانند. اما همه این مطالعات حقیقتا نه سرانه واقعی مطالعه را بالا می برد و نه چیزی چندانی به فرد می افزاید.

 

کتاب خوب کتابی گشوده است که شما را در لابیرنت های پیچیده خود همچون جهان اسرار آمیز می گرداند و مناظری عرضه می کند که هرگز در هیچ جا تجربه نخواهید کرد.

پس باز می گردیم به سوال اولیه و این که کتاب به واقع چیست؟ چه کتابی ارزش خواندن دارد؟ آیا باید هر کتابی که به دستمان رسید بخوانیم؟ آیا باید وقت گرانبهایمان را که در دنیای مدرن امروز به طلا تبدیل شده است برای خواندن هر کتاب صرف و خرج کنیم؟ چطور می توانیم کتاب خوب را از کتاب بد تشخیص بدهیم؟

به نظر من پاسخ دادن به این سوال ها بسیار دشوار است. چون به عدد تمام انسان ها سلیقه و دلیل وجود دارد. هر فرد کتابی را برای یک منظور خاصی می خواند. یکی به کتاب های داستانی علاقمند است. دیگری به کتاب های فلسفی. یکی دغدغه اش سیاست است و کتاب های سیاسی می پسندد و دیگری صرفا می خواد سرگرم شود. یک کتاب را برای وقت تلف کردن می خواند و دیگری و برای اینکه در مورد موضوعی خاص آموزش ببیند. یکی دوست دارد با خواندن کتاب به هیجان بیاید و دیگری می خواهد از آن پندهایی برای زندگی اش دریافت کند. پس کتاب ها گونه های مختلف دارند. کتاب آموزشی کنکور با شکل و شمایل همان کتابی که پیش از این تعریفش را ارائه دادیم منتشر می شود. یک کتاب داستان و یا کتاب فلسفه نیز با همان شکل و شمایل به بازار کتاب عرضه می شود. پس چه اصل و معیار کلی ارائه کنیم تا وجه مشترک همه این کتاب ها باشد و بتوانیم بر مبنای آن بگوییم کتاب خوب چنین کتابی است؟

برخی می گویند برای اینکه به یک کتاب خوب دسترسی پیدا کنید پیش از آن ببینید نویسنده کتاب کیست. برای این موضوع یک فرد باید پیش از این در موضوع مورد علاقه اش کتاب های زیادی خوانده باشد و با نویسنده های زیادی آشنا باشد تا بتواند تشخیص بدهد نویسنده کتاب چگونه نویسنده ای است. ما داریم درباره کتابی صحبت می کنیم که همچون یک پدیده برای اولین بار با آن رو به رو می شویم. بسیاری از کتاب ها به این دلیل خریده و خوانده می شوند که دارای نویسنده مشهوری هستند. مثلا شما هر جا کتابی از کافکا ببینید بی درنگ آن را می خوانید. شهرت نویسنده می تواند تضمین کننده کتاب خوب باشد اما نکته اینجا است که در دنیای امروز دیگر این ترفند چندان جواب نمی دهد. زیرا شهرت یک نویسنده پیش از این در رسانه ها و روزنامه ها و از طریق کمپانی های تولید کتاب در جامعه تبلیغ می شود و در بسیاری از موارد دیده شده که نویسنده ای مشهور کتابی عرضه کرده که حتی یک صفحه اش نیز قابل خواندن نیست. در واقع این رسانه ها هستند که سلیقه مخاطب را مدیریت می کنند و نه خود کتاب. شهرت کمپانی های تولید کتاب هم نکته دیگری است که ممکن است ما را به غلط بیندازد. همه کمپانی های مشهور کتاب های خوبی تولید نمی کنند. همه کتاب های تولید شده از یک کمپانی مشهور الزاما کتاب خوبی نیستند. صرفا کتاب هایی هستند که خریده می شوند خوانده می شوند ولی مخاطب کاذبی دارند که نمی توان گفت مخاطبی واقعی است.

برای اینکه بحث در این مقال طولانی نشود باید اشاره کنم یک کتاب خوب را تنها خود کتاب می تواند ضمانت کند. کتاب خوب پیش از هر چیز کتابی است که شما را در همان صفحات اولیه جذب خود کند.

به قول کورت ونه گات نویسنده امریکایی ، نویسنده ای که بتواند در همان پاراگراف اولیه قلاب را به دهان مخاطب بیندازد می تواند مطمئن باشد کتابش تا آخر خوانده می شود. حالا تفاوت نمی کند شما کتاب آموزشی بخوانید یا کتاب ادبی و داستان، علمی تخیلی یا پلیسی و جنایی مهم این است قلاب به دهان شما گیر کرده باشد. نویسنده ای که در ده ها صفحه چندان اطلاعاتی درباره موضوع بحثش ارائه نمی کند یعنی نویسنده ای که دارد وقت شما را تلف می کند و درازه گویی می کند. نویسنده ای که در یک پاراگراف کوتاه ده ها اطلاعات جور واجور ارائه می دهد یعنی دارد شما را خسته و گیج می کند و وقت تامل بر موضوعاتی که مطرح می کند به شما نمی دهد. محتوای کتاب باید میزان کلماتی که نوشته می شود هماهنگ باشد. مهم تر از همه این که کتاب باید بتواند همچون دریچه ای عمل کند که مخاطب را به دنیای شگفت انگیز خود وارد کند. یک کتاب آموزشی کسل کننده که نتواند شما را با نوع جذاب آموزشش جذب کند هرگز چیزی به شما اضافه نخواهد کرد بلکه تنها باعث خواب آلودگی شما می شود و در پایان عذاب وجدانی برای شما باقی می گذارد که نتوانسته اید کتاب را تا آخر دنبال کنید.

در پایان کتابی کتاب خوب است که بتوان تا انتهای آن را دنبال کرد. چنین کتاب است که با خود تمام آن مشخصاتی را به دنبال می‌آورد که پیش از این به عنوان امتیاز های مطالعه بر شمردیم. کتاب خوب می تواند مخاطب واقعی تولید کند. مخاطب که بارها به کتاب مراجعه کند تا یک بار دیگر تجربه شگفت خواندن را در خود بسازد. مخاطب واقعی پس از مطالعه اندیشه ور است و همین اندیشه ورزی است که دنیای او را دگرگون می کند. به جرات می توان گفت هیچ رسانه دیگری به اندازه کتاب تولید اندیشه ورزی نمی کند. از این جهت است که یک کتاب خوب می تواند در مقابل تمامی آلترناتیوهای موجود مقاومت و ایستادگی کند و بر آنها با قاطعیت پیروز شود.

پس کتابی را بخوانید که بتواند در همان صفحات اولیه شما را به خود و دنیای شگفت انگیزش وارد کند. کتاب خوب کتابی گشوده است که شما را در لابیرنت های پیچیده خود همچون جهان اسرار آمیز می گرداند و مناظری عرضه می کند که هرگز در هیچ جا تجربه نخواهید کرد. در غیر این صورت بدون هیچ نگرانی آن را ببندید و به گوشه ای بگذارید.

منبع:تبیان

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.