کد خبر : 151003
تاریخ انتشار : چهارشنبه 24 ژانویه 2018 - 11:51

پرستاری کودکان معلول عشق و علاقه می خواهد/ زندگی در مرکز نگهداری معلولان رنگ و بوی خدائی دارد

پرستاری کودکان معلول عشق و علاقه می خواهد/ زندگی در مرکز نگهداری معلولان رنگ و بوی خدائی دارد

یک پرستار مرکز نگهداری معلولان در هشترود گفت: زحمات و سختی های این کار را به خاطر عشق و علاقه تحمل کرده ام و هیچ مزایای دیگری این کار ندارد.

به گزارش شبستر خبر به نقل از پیک هشترود، دیروز سالروز میلاد حضرت زینب (س) و روز پرستار بود. این روز بهانه ای شد تا با حضور در مرکز نگهداری معلولان موسی ابن جعفر(ع) هشترود گفتگوئی با یکی از پرستاران این مرکز داشته باشیم. متن این گفتگو بدین شرح است:

 

 لطفا خودتان را معرفی کنید و بگوئید چرا در این مرکز فعالیت می کنید؟

فاطمه صفی هستم کارشناس روانشناسی عمومی که ۱۲ سال است در این مرکز در خدمت معلولان هستیم. ابتدا بر اساس مدرک تحصیلی ام و شرایط کاری که در این مرکز وجود داشت وارد مجموعه شدم اما امروز بعد از یک دهه فهمیده ام که زحمات و سختی های این کار را به خاطر عشق و علاقه تحمل کرده ام و هیچ مزایای دیگری این کار ندارد.

الان دیگر بنده و همکارانم عاشق تک تک بچه ها هستیم و اگر این عشق نبود تحمل سختی ها نیز همراه نبود.

همه تلاشگران در این مجموعه هدفشان این است که امروز کودکان معلول با فردایشان متفاوت باشد. تربیت و آموزش کودکان هدف اصلی ماست و وقتی پیشرفت یک کودک معلول را مشاهده می کنیم خستگی از تنمان بیرون می رود.

 

 

 درآمدتان چقدر است؟

کار در این مرکز درآمد چندانی ندارد اما چون فعالیت ما عاشقانه است مادیات در ان مفهومی ندارد و واقعا در این کار اگر علاقه نباشد نمی توان کار کرد.

 

 

تعریف شما از زندگی چیست؟

بنطر بنده زندگی یک حرکت و تلاش است و مثبت و منفی دارد اما باید هدف داشته باشی تا از پیچ و خم های آن عبور کنی. هر فردی که در اینجا فعالیت می کند قدر زندگی خود را بیشتر می داند و خود را از مادیات جدا می کند. زندگی در اینجا بیشتر رنگ و بوی خدائی دارد.

 

 

بهترین روز زندگیتان چه روزی است؟

البته در زندگی شخصی ام روز ازدواج و همچنین تولد پسرم بهترین روز زندگی من بود. اما در محیط کاری روز بود که یکی از کودکان طوری شد که تا حد خفگی پیش رفت و ما دیگر فکر می کریدم از دینا رفته و همه فریاد می زدیم و از ائمه کمک می خواستیم که خوشبختانه به لطف خدا وی به زندگی برگشت و من این لحظه را که درست است پر از استرس بود اما هیچ موقع فراموش نمی کنم.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.