قوریگل به سرنوشت اسمش دچار شد/ مسوولان همانند دریاچه ارومیه تنها نظارهگر/پرندگان شوقی برای پرواز به سرزمینهای آبی آذربایجان ندارند
پس از قصه دریاچه ارومیه و کش و قوسهای فراوانش، این بار حکایت تالاب بینالمللی قوریگل است، قوریگل (تالاب خشک) این روزها به علت کمبود آب و ضعف آبرسانی سرنوشت همتایان خود را در پی میگیرد.
به گزارش شبستر خبر به نقل از فارس، بینظیرترین و زیباترین اکوسیستم طبیعت که سخاوتمندانه زیباییاش را در اختیار انسانها قرار داده، تالابها هستند.
تالابها در اکوسیستم طبیعت از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند که با بیمهری انسانها دستخوش صدماتی شاید جبرانناپذیر شدهاند.
تالابها تراژدی تلخ کاهش ذخیره آبی، خشکی و نابودی را تجربه میکنند که آنها را به مظلومترین اکوسیستمها تبدیل کرده است.
تالابها بهترین زیستگاه برای زندگی و تامین غذای پرندگان، ماهیها و آبزیان هستند، گرچه این زیبایی وسعت چندانی ندارند اما به علت ویژگیهای منحصرشان بهترین بوم برای فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و خصوصا تفریحی است.
تالابها سالانه تعداد بیشماری گردشگر را به سمت خود میکشانند و زیباییهایشان را نثار انسانها میکنند اما وظیفه ما حمایت از این طبیعت آرام قبل از نابود شدنشان است.
تالاب که در انگلیسی wetland خوانده میشود، نام عمومی مکانهایی است که آب عامل اصلی تشکیل دهنده محیط زیست آن باشد.
تالابها معمولاً زمانی شکل میگیرند که پهنه آب در سطح زمین یا در نزدیکی سطح وجود داشته باشد، به عبارت دیگر آب کم عمقی پهنهای از زمین را پوشانده باشد.
تعاریف و تعابیر مختلفی از اصطلاح تالاب در جهان رایج شده است، متداولترین آنها تعریفی است که کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها (رامسر-۱۹۷۱) به این مضمون اعلام کرد که مناطقی پوشیده از مرداب، باتلاق، لجنزار یا آبگیرهای طبیعی و مصنوعی اعم از دائمی یا موقت که در آن آبهای شور یا شیرین به صورت راکد یا جاری یافت میشود، از جمله شامل آبگیرهای دریایی که عمق آنها در پایینترین حد جزر از شش متر تجاوز نکند.
علاوه بر این در ماده ۲-۱ همین کنوانسیون ذکر شده که تالابها ممکن است شامل مناطق ساحلی یا کرانههای مجاور دریاها، جزیرهها و یا بخشهایی از آب دریا باشند که عمق آنها در پایینترین حد جزر بیشتر از شش متر نباشد.
با توجه به این تعاریف، تالابها انواع گوناگونی از زیستگاهها نظیر رودخانهها، دریاچهها، کرانههای ساحلی، جنگلهای حرا، لجنزارها و حتی آبسنگهای مرجانی را در برمیگیرند، به علاوه انواع تالابهای مصنوع بشر مثل حوضچههای پرورش ماهی و میگو، آب بندانهایها، اراضی تحت کشت آبی، حوضچههای استحصال نمک، مخازن ذخیره آب در پشت سدها، بستر شنی رودخانهها و کانالهای آب نیز مشمول این تعریف کلی میشوند.
تالابها از جمله مولدترین محیطهای جهان هستند، برای مثال برنج یکی از محصولات رایج تالابی، غذای نیمی از جمعیت جهان را تأمین میکند.
این اکوسیستمها گهوارههای تنوعزیستی دنیا هستند که با فراهم ساختن آب و قابلیت زادآوری اولیه نقش مهمی در بقای گونههای بیشماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود ایفا میکنند.
تالابها از اجتماعات انبوه گونههای پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و بیمهرگان حمایت میکنند، از بین ۲۰ هزار گونه مختلف ماهی در سطح جهان بیش از ۴۰ درصد آنها در آبهای شیرین (تالابها) زندگی میکنند و از سوی دیگر تالابها ذخیرهگاههای بسیار مهمی از مواد ژنتیکی (وراثتی) گیاهی نیز محسوب میشوند.
اقتصاددانان و دانشمندان به طور روزافزون در زمینه ارزیابی و مطالعه ارزشها و خدمات اکوسیستمی محیطهای طبیعی از جمله تالابها مشغول به کار هستند. این وظیفه دشوار با تقریبها و تردیدهای فراوانی همراه است.
برخی از مطالعات اخیر نشان میدهد که اکوسیستمها سالیانه حداقل ۳۳ تریلیون دلار ارزش خدماتی به وجود میآورند که ۴٫۹ تریلیون دلار آن از طریق تالابها تأمین میشود.
تأثیر و تأثر متقابل اجزای فیزیکی، بیولوژیکی و شیمیایی یک تالاب مثل خاک، آب و گیاهان و جانوران، عملکردهای حیاتی متعددی برای تالاب ایجاد میکند.
از جمله ذخیرهسازی آب، حفاظت در مقابل طوفان و کاهش تخریب سیل، تثبیت خطوط ساحلی و مهار فرسایش، تزریق مجدد آبهای زیرزمینی (جابهجایی آب از تالاب به درون سفرههای زیرزمینی)، تخلیه آبهای زیرزمینی (جابهجایی آب به سوی بالا و تبدیل آن به آبهای سطحی)، پالایش آب از طریق تثبیت عناصر محلول، رسوبات و دیگر آلودگیها و تعدیل آب و هوای محلی.
از میان ارزشهای اقتصادی متعدد تالابها، میتوان به حفظ ذخایر ژنی گیاهی و جانوری، تأمین آب (کیفی و کمی)، آبزیپروری (بیش از دوسوم از برداشت محصول ماهی جهان به سلامت مناطق تالابی بستگی دارد)، تولید محصولات کشاورزی (از طریق تأمین آب و عناصر غذایی)، تولید چوب، تأمین انرژی، تولید مواد لجنی و گیاهی، حمل و نقل و کاربردهای تفریحی و گردشگری (توریستی) اشاره کرد.
علاوه بر این تالابها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی بشر اهمیت ویژهای دارند، با باورهای جهانشناسی و مذهبی رابطه داشته، منشاء تعالی زیبایی شناختی میشوند، پناهگاههایی برای حیات وحش ایجاد کرده و شالوده سنن مهم بومی را شکل میدهند.
فلات ایران که بیش از ۸۰ درصد خاک سرزمینی کشور ایران را در برگرفته، تنوعی از چشماندازهای کوهستانی، کوهپایهای، دشتی، کویری و … را به وجود آورده است، همین ویژگی باعث شده که کشور ایران با وجود قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمه خشک جهان دارای میکرواقلیمهای متنوعی باشد و از اقلیمهای خیلی سرد تا خیلی گرم و از خیلی مرطوب تا خیلی خشک در آن یافت میشود.
تنوع اقلیم، پستی و بلندیهای فراوان، وجود دو دریای وسیع در شمال و جنوب کشور و گسترش وسیع تشکیلات زمینشناسی دوران سوم زمینشناسی که اغلب شور هستند، باعث شده که انواع مختلفی از تالابها از جنگلهای مانگرو و صخرههای مرجانی گرفته تا دریاچههای کوهستانی و دشتهای شور کویری در آن شکل بگیرند.
از طرفی ایران در مسیر دو کریدور اصلی مهاجرت پرندگان کره زمین قرار گرفته از این رو اهمیت تالابهای ایران در پشتیبانی نظام طبیعی مهاجرت پرندگان بسیار زیاد است.
از ۴۲ نوع تالاب مشخص شده توسط کنوانسیون رامسر در سطح جهان به جز یک نوع تالاب یعنی توربزارها، بقیه در کشور ایران یافت میشوند که بیانگر تنوع بسیار زیاد تالابهای ایران است همچنین تعداد تالابهای ایران به واسطه وسعت کشور بسیار زیاد و محدوده تغییرات ابعاد آنها بسیار وسیع است به طوریکه وسعت آنها بین کمتر از چند هکتار تا بیش از۵۰۰ هزار هکتار در نوسان است.
در این میان بیش از ۸۴ تالاب با اهمیت بینالمللی شناسایی شده است که از بین آنها تاکنون ۳۳ تالاب در قالب ۲۲ عنوان، با مساحت کل یم میلیون ۴۸۱ هزار و ۱۴۷ هکتار، به کنوانسیون رامسر معرفی شده و مشمول مقررات این کنوانسیون شدهاند،موقعیت و نام این ۲۲ رامسر سایت روی نقشه مشخص شدهاند.
تالاب گوریگل
این دریاچه در ۱۸ کیلومترى شمال باخترى بستانآباد تبریز قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا یکهزار و ۸۹۰ متر است.
آب این دریاچه بیشتر از رودها و آبراهههاى فصلى و سیلابى و به مقدار کمتر از طریق چشمههاى زیر دریاچه تأمین میشود و شیرین است.
دریاچه و آب راکد قوریگل در کنار جاده ترانزیتی تبریز- بستانآباد در فاصله ۴۵ کیلومتری شرق تبریز و ۱۵ کیلومتری غرب بستانآباد، در میان کوهها و ارتفاعات شرقی گردنه شبلی در یک گودی واقع شده است.
این دریاچه در میان مردم محل به نام قوریگل (استخر خشک) معروف است اما بعضی آن را دوریگول (استخر آب زلال) و برخی قویلگول (استخر و گودال ژرف و عمیق) مینامند.
شاید این نام مصداق بیشتری داشته باشد، درازا و پهنای قوریگل، چهار کیلومتر و مساحت آن ۱۶ کیلومتر مربع است و ژرفای این دریاچه که تمام سال آب دارد در عمیقترین نقطه به ۱۳ متر میرسد.
اطراف دریاچه را مرتع، چمنزارها، مزارع و کشتزارهای متعددی فراگرفته و به علت وجود هوای مطبوع در تابستانها، یکی از مراکز استراحت و تفریح مردم تبریز است.
قوریگل که امروز در ردیف آبهای راکد آذربایجان است، دارای قدمتی تاریخی است. تالاب قوریگل یکی از منابع زیست محیطی بسیار مهم استان است که به عنوان یکی از تالابهای بینالمللی حفاظت شده کشور به ثبت رسیده است.
این تالاب برای بسیاری از پرندگان مهاجر از نظر زیستگاهی حائز اهمیت بینالمللی است. از این رو حفاظت از آن به عنوان یک هدف اصلی امری اجتنابناپذیر مدنظر قرار گرفته است.
دریاچه قوریگل با توجه به دارا بودن قابلیتهای مختلف میتواند دربرگیرنده اهدافی چون حفاظت از تنوعزیستی، آموزش، تحقیقات و اکوتوریسم باشد البته برای استفاده بهینه از شرایط طبیعی و نیز گردشگری، تفرجگاهی در جنب این تالاب احداث شده و در خدمت مسافران است.
با این حال باید گفت بهرهوری پایدار از این تالاب متضمن استفاده بهینه از آن برای جلوگیری از هرگونه تعارض و تضمین موجودیت ارزشهای دریاچه است.
تالاب قوریگل جزو تالابهای بینالمللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر است که برای شماری از پرندگان مهاجر آبزی و حمایت شده از نظر زیستگاهی حائز اهمیت ملی و بینالمللی است.
تالاب قوریگل سه دهه قبل به عنوان تالاب بینالمللی در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده و در سال ۷۳به عنوان منطقه شکار ممنوع تصویب شده است.
تالاب بینالمللی قوریگل در دهههای قبل محل عبور و زیستگاه قوچ و میش ارمنی به عنوان یکی از گونههای نادر بوده ولی به دلیل توسعه شهری و ایجاد صنایع، این ویژگی از دست رفته است.
از حیات وحش تالاب قوریگل در زمان حاضر میتوان به پستاندارانی چون “جربیل ایرانی”، موش کشتزار، موش مغان، گرگ، روباه و سمور سنگی اشاره کرد.
حدود ۹۲گونه پرنده نیز در تالاب بینالمللی قوریگل شناسایی شده که میتوان از اردک سرسفید، اردک مرمری و اردک بلوطی به عنوان برخی از آنها یاد کرد که در ردیف گونههای جانوری در حال تهدید به انقراض تلقی میشوند.
همچنین بیش از ۲۸۰ گونه گیاهی در تالاب بینالمللی قوریگل تشخیص داده شده که ۸۹ درصد آن در حوزه تالاب روییده و بقیه را گیاهان آبزی و نیمه آبزی تالاب تشکیل میدهند.
گیاهان غوطهور در آب تالاب به عنوان یکی از جذابترین بخشها نیز شامل گونههایی چون بارهنگ آبی، آلاله آبی، قوشاب شانهای، انواع جلبک و فیتوپلانکتون هستند.
اهمیت تالاب بینالمللی قوریگل از منظر گردشگری طبیعت به اندازهای واضح است که در اوایل سال۱۳۸۴طرح اولیه “ تعیین مناطق گردشگری” آن تدوین شد. در این طرح تصریح شده است با توجه به چشمانداز زیبای طبیعت تالاب، در صورت فراهم ساختن زیرساختهای مناسب تقاضا برای تفرج در منطقه به طور فزآیندهای افزایش خواهد یافت.
شناسایی ۲۸۰گونه آبزی در حوزه آبریز، ۱۱۱ گونه جانور شامل ۹۲ نوع پرنده، ۱۹ نوع خزنده و یک گونه ماهی کپور، امکانپذیر نبودن اسکی روی یخ، شنا و قایقرانی بر روی تالاب به دلیل شرایط خاص اقلیمی از جمله مواردی است که در طرح اولیه گردشگری قوریگل مورد اشاره قرار گرفته است.
براساس مطالعات علمی انجام شده در سطح جهان، نزدیک به ۲۰فایده و کارکرد مثبت برای تالابها در تداوم حیات بشری شناسایی شده است.
تغذیه و تخلیه آبهای زیرزمینی، حفاظت در برابر نیروهای طبیعی، حفظ خط ساحلی و کنترل فرسایش، بهرهبرداری تجاری، حفاظت از حیاتوحش به عنوان برخی از فواید تالابها به عنوان ثروت طبیعی خدادادی است.
علاوه بر این تالابها در تنظیم جریان آب و کنترل سیلاب، جلوگیری از نفوذ آب شور به سفرههای آب زیرزمینی، پاکسازی مواد سمی، عمل به عنوان بادشکن، جذب و کاهش کربن و حفظ تنوعزیستی نقش حیاتی دارند.
متاسفانه سطح آب تالاب به علت خشکسالیهای مداوم نسبت به سالهای گذشته پایینتر رفته و در حال حاضر ارتفاع آب در این تالاب بینالمللی به ۳۶ سانتیمتر رسیده و گویا این سرمایه خدادادی کشورمان سرنوشتی چون دریاچه ارومیه در انتظار دارد.
حکایت دریاچه ارومیه این بار برای تالاب بینالمللی قوریگل
پس از قصه بلند دریاچه ارومیه و کش و قوسهای فراوانش، این بار حکایت تالاب بینالمللی قوریگل است، قوریگل (تالاب خشک) که این روزها به علت کمبود آب و ضعف آبرسانی نام خود را تعبیر کرده و سرنوشت همتایان خود را پی میگیرد.
با تمایل به جلوگیری از تجاوز تدریجی به تالابها و انهدام آنها در زمان حاضر و در آینده، با علم به اینکه پرندگان آبزی طی مهاجرتهای فصلی ممکن است از مرز کشورها عبور کنند، تالابها باید به عنوان یک منبع بینالمللی تلقی شوند. (اینها بخشهایی از قوانین کنوانسیون رامسر است که در سال ۱۹۷۱ میلادی برابر با ۱۳۵۱ شمسی در رامسر به امضا رسید.)
۲۳ سال است که تالاب قوریگل با معضل کمآبی دست به گریبان بوده که با راهکارهای مختلف سعی در رفع این مشکل شده اما تمام آنها کوتاهمدت بوده و چاره درد این تالاب بینالمللی نبودهاند.
مسوولان آب منطقه ای آذربایجان شرقی و محیط زیست استان آذربایجان شرقی در این سال های تنهار نظاره گر مرگز تالاب بین المللی قوریگل همانند دریاچه ارومیه بوده اند و تنها به چند مصاحبه بسنده کرده اند.
سخن آخر
به عقیده کارشناسان محیطزیست، خشک شدن تالاب قوریگل نه تنها بر آب و هوای منطقه تاثیر مهمی خواهد گذاشت و ظرفیتهایی برای آلودگی هوای منطقه به شمار میرود بلکه بر وضعیت سفرههای آب زیرزمینی و کشاورزی نیز اثر میگذارد و علاوه بر از بین رفتن زیستگاه ۱۱۱ گونه جانوری مهرهدار و پرندگان آبزی و کنار آبزی، ظرفیت زیستمحیطی و گردشگری آن نیز به یک چالش بزرگ تبدیل خواهد شد.
این روزها نه پرندگان شوقی برای پرواز به سرزمینهای آبی آذربایجان داشته و نه تالابهای این خطه تاب مهماننوازی دارند.
در سالهای اخیر با روند خشک شدن دریاچهها و تالابهای مختلف در کشور، قوریگل با تلاش مسئولان استانی همواره سرپا ایستاده اما به نظر میرسد در صورت عدم دخالت به موقع مسئولان ارشد استانی و تامین اعتبار لازم، باید با این مجموعه زیبا و بینظیر خداحافظی کرد.
براساس قواعد کنوانسیون رامسر، هنگامی که یک تالاب بینالمللی قابلیتهای خود را از دست میدهد وارد لیستی به نام «مونترو» میشود.
کارشناسان محیط زیست درباره اینکه دیر یا زود قوری گل هم به این لیست اضافه میشود، هشدار دادهاند.
اکوسیستم قوریگل بسیار حساس و شکننده است، به طور طبیعی منبع آب سطحی ندارد و آب آن از طریق جریانهای زیرزمینی و بارشهای سالانه تامین میشود.
دریاچه قوری گل با توجه به دارا بودن قابلیتهای مختلف میتواند در برگیرنده اهدافی چون حفاظت از تنوعزیستی و آموزشی و تحقیقات و اکوتوریسم باشد.
برچسب ها :تالاب قوری گل ، خشک شدن تالاب قوری گل ، دریاچه ارومیه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰